الان نیز شعر همین نقش را دارد. باوجود اینکه سینما یا هنرهای دیگر ظهور کردهاند و در قرون گذشته اینها مطرح نبودند، ولی هنوز هم یک بیت شعر ناب در هر قالبی که باشد، تمام وجود ما را فرامیگیرد و ما را به فضای عجیب و غریبی میبرد. یک بیت شعر ناب و واقعی که ریشه در تجربههای راستین و صدق تجربه عاطفی گوینده داشته باشد، میتواند کار هزاران صفحه نثر یا خطابه را انجام دهد. وضعیت امروز ما به این گونه است که یک بیت شعر ناب در دفاع از هویت ملی و وطن، میتواند بسیار کارساز باشد و حتی نسلهای مختلف را به هم پیوند دهد.
این زبان مشترک همه ما ایرانیان است. استاد شهریار نیز در طول سالهای حیات پربرکتش همواره بر این نکته تأکید داشت و بر همین دیدگاه و رویکرد متمرکز بود و آثارش نیز سرشار از این نکات و نمونههای بارز است.
لازم نیست شعر حتما در مورد وطن گفته شود یا کلمه «وطن»، «میهن» یا «سرزمین» در آن به کار برود. همین که شعر آینه یک هویت جمعی باشد، موجب وفاق ملی و در حقیقت پیوند خوردن اقوام، ادیان، مذاهب و زبانهای گوناگون خواهد بود که در مجموعهای به نام ایران زندگی میکنند.
به عنوان مثال، موضوع شعر «علی ای همای رحمت» وطن نیست؛ اما در عصری که موضوعی به نام واقعه عاشورا و مباحث الهیاتی از طرف حکومت وقت تحریم شد این شعر مانند یک بمب در کل ایران منفجر شد و حال همه اقوامی که در جغرافیای ایران زندگی میکنند و زبان مشترکشان فارسی است، با این شعر انس دارند، آن را زمزمه میکنند و زبان حال خودشان میدانند.
اکنون نیز وضعیت همین است. در همین جنگ ۱۲ روزه اخیر هم دیدیم که حرف اول را شعر زد. بعد از این اتفاق ما در تبریز مراسمی هم داشتیم که بنده و سایر دوستان، بدون هیچ پیشزمینهای، اشعاری را خواندیم. این یک واقعیت تاریخی بود و ما به وظیفه ملی خود عمل کردیم. درنتیجه، اگر بخواهم خلاصه کنم، یک بیت شعر میتواند موجب وفاقی بزرگ در کشور شود. این کارایی را سایر هنرها در ذهن و ضمیر مخاطب ندارند تا جایگزین آن شوند و او را تحتتأثیر قرار دهند. زیرا شعر، بیش از آنکه بر مسائل عقلانی تأثیر بگذارد، عواطف را تحتتأثیر قرار میدهد.